پرسش مهر

پرسش مهر 9

پرسش مهر

پرسش مهر 9

خدمت در سیره و سخن امام جواد علیه‏السلام

.       بایدها و نبایدهاى خدمت‏گزاری

الف-اخلاص
شرط پذیرش هر عملى، از جمله خدمت به مردم، اخلاص است و مؤمن باید به انگیزه جلب رضایت الهى خدمتگزار عیال اللّه‏ باشد و هرچه ناخالصى در عمل بیشتر باشد، درجه مطلوبیت آن هم پایین‏تر خواهد آمد. علاوه بر دخالت اخلاص در اصل عمل،(6) از دیدگاه امام جواد علیه‏السلام در تداوم اعمال نیز باید اخلاص جارى باشد. چه بسا عملى که انجام آن با خلوص است، ولى عامل به آن بعد از عمل، آن را به ریا و ناخالصى آلوده و از درجه مقبولیت الهى ساقط مى‏کند؛ لذا امام جواد علیه‏السلام فرمود: «اَلاْءبْقاءُ عَلَى الْعَمَلِ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ(7)؛ بقاى بر عمل سخت‏تر از خود عمل است.» و آن‏گاه که پرسیدند بقاى بر عمل یعنى چه؟ فرمود: «یَصِلُ الرَّجُلَ بِصِلَةٍ وَیُنْفِقُ نَفَقَةً لِلّهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ فَکُتِبَ لَهُ سِرّا ثُمَّ یَذْکُرُها وتُمْحى فَتُکْتَبُ لَهُ عَلانِیَةً، ثُمَّ یَذْکُرُها فَتُمْحى وَتُکْتَبُ لَهُ رِیاءً(8)؛

مردى هدیه‏اى مى‏دهد و براى خداى یگانه بى‏شریک انفاقى مى‏کند، پس برایش به عنوان «عمل پنهانى» نوشته مى‏شود. سپس او کارش را یادآورى مى‏کند، در این وقت عنوان قبلى محو مى‏شود و «عمل آشکار» برایش نوشته مى‏شود. آن مرد دوباره عملش را یادآورى مى‏کند پس عنوان قبلى محو مى‏شود و برایش «عمل ریایى» نوشته مى‏شود.»

ب- پرهیز از اذیت

فرد خدمت‏رسان علاوه بر اخلاص، باید از هر نوع رفتارى که موجبات رنجش مددجو را فراهم آورد، پرهیز کند. همچنین باید به خاطر خدمت خود به یک مؤمن، به منت‏گذارى و یا اذیت دیگر مؤمنان هم نپردازد. حکایتى از امام

جواد علیه‏السلام در این‏باره راهگشا است:

مردى نزد امام جواد علیه‏السلام آمد که بسیار خوشحال و مسرور به نظر مى‏رسید. امام از علت خوشحالى‏اش پرسید. او گفت: یابن رسول اللّه‏، از پدرت شنیدم که مى‏فرمود: «شایسته‏ترین روز براى شادى بنده روزى است که در آن انسان توفیق نیکى و انفاق به برادران مؤمنش یابد.» و امروز ده نفر از برادران دینى که فقیر و عیال‏وار بودند از فلان شهرها به نزد من آمدند و من هم به هر کدام چیزى دادم، براى همین هم مسرورم.
امام جواد علیه‏السلام به او فرمود: «لَعَمْرى اِنَّکَ حَقیقٌ بِاَنْ تَسُرَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ اَحْبَطْتَهُ، اَوْ لَمْ تُحْبِطْهُ فیما بَعْدُ؛ به جانم سوگند! شایسته است مسرور باشى، اگر کار خود را بى‏اثر نساخته باشى و یا بعدا حبط و بى‏اثر نسازى.» او با شگفتى پرسید: با اینکه از شیعیان خالص شمایم، چگونه عمل نیک من پوچ مى‏شود؟

فرمود: «با همین سخنى که گفتى، کارهاى نیک و انفاقهاى خود را حبط کردى.» او توضیح خواست و امام فرمود: این آیه را بخوان «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالاَْذى»(9)؛ «اى مؤمنان بخششهاى خود را با منت و اذیت باطل نکنید.»

گفت: من که به آن افراد منت نگذاشتم و آزار ندادم! امام فرمود: «خدا فرموده: بخششهاى خود را با منت و آزار باطل نسازید، نفرموده تنها منت و آزار بر آنان که مى‏بخشید، بلکه خواه بر آنان خواه بر دیگرى. آیا به نظر تو آزار به آنان شدیدتر است یا آزار به فرشتگان مراقب اعمال تو و فرشتگان مقرب الهى و یا آزار به ما؟»
مرد گفت: البته آزار به فرشتگان و شما. امام فرمود: تو فرشتگان و ما را آزردى و عمل خود را باطل کردى. مرد پرسید: چرا باطل کردم و شما را آزردم؟ فرمود: اینکه گفتى: «چگونه باطل نمودم با اینکه از شیعیان خالص شما هستم؟» واى بر تو! آیا مى‏دانى شیعه خالص ما کیست؟ شیعه خالص ما «حزبیل» مؤمن آل فرعون و «حبیب نجار» صاحب یس و... و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. تو خود را در صف این فراد برجسته قراردادى و ما و

فرشتگان را آزردى.

آن مرد بعد از اعتراف به تقصیر و استغفار، پرسید: پس چه بگویم؟ امام فرمود: بگو من از دوستان شما هستم. دوستان شما را دوست دارم و دشمنان شما را دشمن مى‏دارم. او چنان گفت و امام جواد علیه‏السلام فرمود: «اَلاْنَ قَدْ عادَتْ اِلَیْکَ مَثُوباتُ صَدَقاتِکَ وَزالَ عَنْها الاِْحْباطُ؛(10) الان پاداشهاى بخششهایت به تو بازگشت و حبط و بى‏اثرى از آنها زایل شد.»

ج- خدمت در حد توان

مردى خدمت امام جواد علیه‏السلام آمد و گفت: به اندازه جوانمردى‏ات به من کمک کن. امام فرمود: این‏قدر نمى‏توانم. گفت پس به اندازه جوانمردى خودم، کمک کن. فرمود: این را مى‏توانم. اى غلام! صد دینار به او بده.(11)
د- نابودى نعمت

امام جواد علیه‏السلام مى‏فرماید: «اِنَّ لِلّهِ عِبادا یَخُصُّهُمْ بِالنِّعَمِ وَیُقِرُّها فیهِمْ ما بَذَلُوها فَإِذا مَنَعُوها نَزَعَها عَنْهُمْ وَحَوَّلَها اِلى غَیْرِهِمْ(12)؛ خداوند بندگانى دارد که نعمتهایش را به آنان اختصاص داده است و مقرر کرده است از آن بذل و بخشش کنند و اگر خوددارى کنند، از آنان مى‏گیرد و به دیگران منتقل مى‏کند.»

بر این اساس، امام جواد علیه‏السلام قرار گرفتن و تمرکز نعمتها در دست برخى افراد را سنّت و خواسته‏اى الهى مى‏داند که امرى هدفمند است و هدف از آن هم، واگذارى به دیگران مى‏باشد؛ لذا صاحبان مال و جاه و مقام و موقعیت باید آنچه را به دست مى‏آورند، اولاً نعمت و سپرده الهى بدانند و ثانیا واگذارى و خدمت به مردم را وظیفه خود بدانند و ثالثا مطمئن باشند که در صورت ترک وظیفه، همان خدایى که این نعمتها و امکانات را به آنان سپرده است، توان بازپس‏گیرى و واگذارى آن را به افراد دیگر دارد.

امام جواد علیه‏السلام در حدیثى دیگر، به طبیعى بودن این وضعیت و سنت الهى بودن آن چنین اشاره مى‏کند: «ما عَظُمَتْ نِعْمَةُ اللّه‏ِ عَلى اَحَدٍ اِلاّ عَظُمَتْ عَلَیْهِ حَوائِجُ النّاسِ، فَمَنْ لَمْ یَحْتَمِلْ تِلْکَ الْمَئونَةَ عَرَضَ النِّعْمَةَ لِلزَّوالِ(13)؛ نعمت خدا بر کسى زیاد نمى‏شود، مگر اینکه نیاز مردم هم به او بیشتر مى‏شود. پس کسى که این

زحمت را تحمل نکند، نعمت را در معرض زوال قرار مى‏دهد.»

و- مرز خدمت

خدمتگزارى نیز مانند هر رفتار اجتماعى دیگر مرزى دارد و طبعا باید به انسانهایى خدمت کرد که اهلیت خدمت را دارند، نه آنکه با ارائه خدمت، در مسیر غیر الهى‏شان مستحکم‏تر شوند. براى همین، اهل بیت علیهم‏السلام هرگاه ارائه خدمت به منحرفان، عامل جذب و تألیف قلوب و هدایت آنان مى‏شد، از هیچ نوع خدمت و حتى گذشت از توهینها و... دریغ نداشتند. و در کنار آن، هرگاه هم که تشخیص مى‏دادند خدمت رسانى به یک شخص منحرف موجب تقویت و یا رسمیت وى مى‏شود، از آن پرهیز مى‏کردند. نمونه‏اى از رفتارهاى امام جواد علیه‏السلام در این‏باره را مى‏خوانیم:

على بن مهزیار مى‏گوید: به امام جواد علیه‏السلام نوشتم: فدایت شوم! پشت سر کسى که قائل به جسمانیت خداست، نماز بخوانم؟ فرمود: «لا تُصَلُّوا خَلْفَهُمْ وَلا تُعْطُوهُمُ الزَّکاةَ وَابْرَؤُوا مِنْهُمْ بَرِئَ اللّه‏ُ مِنْهُمْ(14)؛ پشت سرشان نماز نخوانید و چیزى از زکات به آنها ندهید و از آنان بیزارى بجویید که خدا از آنان بیزار است.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت ها


1. الذاریات/56.
2. بحارالانوار، ج71، ص315. (قال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ).
3. شعرا/215؛ امام على علیه‏السلام هم مى‏فرمود: «وَاخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَناحَکَ وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَأَلِنْ جانِبَکَ وَآسِ بَیْنَهُمْ...» (نهج البلاغه، نامه 46).
4. بحارالانوار، ج72، ص176.
5. کافى، ج2، ص199.
6. قال على علیه‏السلام : «لا یَسْتَقیمُ قَضاءُ الْحَوائِجِ اِلاّ بِثَلاثٍ بِاسْتِصْغارِها لِتَعْظُمَ وَبِاسْتِکْتامِها لِتَظْهَرَ وَبِتَعْجیلِها لِتَهْنُؤَ.» (نهج البلاغه، فیض، ص1131).
7. کافى، ج2، ص296؛ بحارالانوار، ج67، ص233.
8. همان.
9. بقره/264.
10. تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه‏السلام ، ص314؛ بحارالانوار، ج68، ص159.
11. کشف الغمه، ج2، ص368؛ حلیة الابرار، ج2، ص408، (در روایت آمده است: یا غلام اعطه مائة دینار. اما بعضى به اشتباه 200 دینار نوشته‏اند.)
12. کشف الغمه، ج2، ص364؛ فصول المهمه، ص261؛ بحارالانوار، ج78، ص79.
13. فصول المهمه، ص261؛ بحارالانوار، ج78، ص79 و روایتى مانند آن را در نهج البلاغه، حکمت 373 مشاهده نمایید.
14. امالى صدوق، ص352؛ بحارالانوار، ج3، ص292؛ مباحثى پیرامون این روایت در بحارالانوار نقل شده است.

 منبع :  محمد عابدى  ، موسسه فرهنگی هنری شهید آوینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد